••• آسمانه

♥ مطالب ادبی .!.!.!.!. مطالب مذهبی ♥

دوازده بند محتشم کاشانی

بند يازدهم

خاموش محتشم كه دل سنگ آب شد

بنياد صبر و خانه طاقت خراب شد

خاموش محتشم كه ازين حرف سوزناك‏

مرغ هوا و ماهى دريا كباب شد

خاموش محتشم كه ازين شعر خون چكان‏

در ديده اشگ مستمعان خون ناب شد

خاموش محتشم كه ازين نظم گريه خيز

روى زمين به اشگ جگرگون كباب شد

خاموش محتشم كه فلك بس که خون گريست‏

دريا هزار مرتبه گلگون حباب شد

خاموش محتشم كه به سوز تو آفتاب‏

از آه سرد ماتميان ماهتاب شد

خاموش محتشم كه ز ذكر غم حسين‏

جبريل را ز روى پيمبر حجاب شد

تا چرخ سفله بود خطائى چنين نكرد

بر هيچ آفريده جفائى چنين نكرد.